بازگشت دو چهره رسانه‌ای به تلویزیون که با حواشی بسیاری همراه بود، یک بار دیگر ضرورت پرداختن به موضوع «سلبریتیسم» را اثبات کرده است.

توسعه فرهنگی، با یا بدون سلبریتی‌ها؟/ بازگشت دو چهره به تلویزیون بار دیگر یک مسئله جدی را داغ کرده است

به گزارش قدس آنلاین، در سراسر دنیا سلبریتی‌ها این روزها نقش جدی و تا اندازه‌ای میانه در نظام‌های جهانی بازی می‌کنند.

اگرچه هنوز برخی، سلبریتی‌ها را از محصولات نظام سلطه می‌دانند و برای این فرضیه دلایل منطقی هم دارند، اما در هر صورت آنچه مسلم است اینکه نمی‌توان این پدیده را نادیده گرفت. به ویژه که این گروه در سال‌های اخیر در لایه‌های اجتماعی کشورمان تأثیرگذار بوده‌اند و در موقعیت‌های مختلف با مواضع خود حتی هزینه‌هایی هم برای نظام سیاسی اجتماعی‌مان ایجاد کرده‌اند.

برخی سلبریتی‌ها حتی در ایام اغتشاشات با دامن زدن به مسائل امنیتی و هدف گرفتن نظام با دشمنان اصلی مردم به‌صورت جد همراهی کردند و افسارگسیخته و بدون نظارت کافی تحولاتی جدی را رقم زدند.

در همین راستا با دکتر مهدی قائمی نیک، استاد دانشگاه به گفت‌وگو نشسته‌ایم و از او درباره ابعاد و ضرورت‌های طراحی چارچوبی برای تعامل با سلبریتی‌ها پرسیده‌ایم.

سلبریتی با کدام تاریخ؟
این فعال عرصه فرهنگ معتقد است: پدیده سلبریتی در جهان غرب در اثر یک سری تحولاتی پس از حدود نیم قرن بعد از جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد و با رونق سینمای‌هالیوود در معنای جدیدش با گسترش یک موج سرمایه‌داری به‌خصوص در ایالات متحده آمریکا شکل گرفت و نمود اصلی آن در جنبش‌های ۱۹۶۸ و ۱۹۷۰ به بعد در اروپا نیز توسعه یافت. اما نکته اصلی درباره سلبریتی این است که این پدیده در پی تحولات درونی خود فرهنگ و تمدن غرب شکل گرفته و به دلیل اینکه درون‌زاست، ابزارهای کنترلی شامل ابزارهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هم توسط اصحاب علوم انسانی در شاخه‌های مختلف علوم برای مهار آن‌ها ایجاد شده است. به همین دلیل در بسیاری از مواقع این ابزارها قادر به کنترل سلبریتی‌ها هستند. اما سلبریتیسم برای سایر کشورها (که غربی‌ها به آن‌ها کشورهای جهان سوم می‌گویند) پدیده‌ای وارداتی است و جریان سرمایه‌داری در دوران جنگ سرد به‌دلیل تقابل با بلوک شرق از ابزار توسعه فرهنگی استفاده کرد تا بتواند برنامه‌های خود را در این کشورها اجرا کند و از این طریق مانع گسترش انقلاب‌های استقلال‌طلبانه مارکسیستی و چپ‌گرایانه شود. در همین راستا برنامه‌های سلبریتی‌محوری همگام با توسعه در دوره پهلوی دوم در ایران اجرا شد و گسترش خواننده‌ها، شومن‌ها و فیلم فارسی‌ها و نظایر این‌ها در ذیل این برنامه‌های توسعه فرهنگی تعریف شده بود.  نمودهای پس از انقلاب آن نیز تابع همین منطق است. به همین دلیل پدیده سلبریتی برای ما وجه وارداتی داشته و پیوند شدیدی با سرمایه‌داری جهانی دارد و به دلیل اینکه وارداتی است ما متأسفانه ابزارهای کنترلی آن را به طور طبیعی نتوانسته‌ایم طراحی کنیم.

نیاز به مطالعه جدی داریم
این پژوهشگر فرهنگ معتقد است صرفاً با وضع قانون نمی توان سلبریتی‌ها را کنترل کرد و پیش از وضع قانون باید اذعان کرد در رشته‌های علوم انسانی به درستی این پدیده را درک نکرده‌ایم و چون علوم انسانی ما اقتضائات درونی ندارد و وارداتی است به تبع آن نمی‌تواند نسبت به پدیده وارداتی نقش بازدارنده و کنترل‌کننده و هدایت‌کننده داشته باشد و از قضا دیده می‌شود بسیاری از اصحاب علوم انسانی از سلبریتی‌ها هم حمایت می‌کنند.

قائمی نیک در ارتباط با شکل‌گیری شبکه‌های اقتصادی – سیاسی که پیرامون سلبریتیسم شکل گرفته، اذعان کرد: کاملاً روشن است که این پدیده می‌تواند به عنوان یک جریان برای تغییر جدی در برخی ساحت‌ها مانند اقتصاد، سیاست و فرهنگ نقش داشته باشد. در ایران هم این اتفاق افتاده است.

در سطوح سیاست‌گذاری مانند صدا و سیما و مجلس کسانی که می‌توانند برای مهار این پدیده، برنامه‌ریزی کنند، اصحاب فرهنگ و علوم انسانی‌اند و معضلی که صداوسیما بدان دچار است این است که استادانی مانند اساتید اقتصاد و فرهنگ و علوم سیاسی هنوز متوجه سهم این پدیده در تحولات اجتماعی کلان نیستند و اگرچه علاقه‌مندی به این پدیده نیز در این نخبگان دیده می‌شود، اما متأسفانه سطح برخورد را کوتاه و مقطعی در نظر می‌گیرند، در حالی که این پدیده یک مسئله کاملاً عمیق فرهنگی و نیازمند تأملات جدی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.